بایگانی مهر ۱۴۰۲ :: سایه وارونه

سایه وارونه

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

the tombs of the living

مثل اینه توی خالی تاریک خودت خرامان قدم میزنی یهو یه تیر آتشین از ناکجا میخوره بهت، خب درد داره دیگه، وقتی حتی نمیفهمی چطور نتیجه بلند کردن یکی جوابش باید این باشه میخوای همونجا خودتو از معامله حذف کنی. داشتم با میم. حرف میزدم یه لحظه از دستم در رفت در جواب سوالش حقیقتم رو گفتم و درسته ریکشن بدی نداد ولی همین بلند گفتنم حس انزجار بهم داد که هستیِ چندش چرا راستشو گفتی چرا بچه مردم رو معذب کردی الانکه پاشه بره حقته سست عنصر بی خاصیت.
آره خلاصه که توی لوپی گیر کردم که اگه چشمامو ریز کنم آدماش هم اونقدر عوض نشدن. یادم نمیاد پریشب به چی فکر میکردم که یهو حس کردم از بیرون چقدر جوونم ولی از تو چقدر حس پیری دارم انگار میلیونها ساله اینجام، نیاز داشتم از بیرون هم همونقدر سن داشته باشم همونقدر پیر، همونقدر چروکیده.
کلی حرف داشتم این مدت ولی هیچکدومو یادم نمیاد حتی میخواستم بنویسمشون تو دفترچه ای ولی هیچ ایده ای ندارم چی بودن که حاضر بودم بخاطرشون ورقی رو سیاه کنم.

۲۸ مهر ۰۲ ، ۱۵:۱۹ ۰ نظر

شاید واسه رفتن باید تکه تکه بود

سال پیش پنجره حموم سمت کوه باز میشد. زیر آب داغ وایمیستادی و سرمایی که سنگینیش رو به مرز گرما و سرما میکوفت ضربان قلب روحت میشد. از یه جایی به بعد هر بار پنجره رو باز میکردم یکی از تپش‌های ویو محو میشد. یه شب پنجره رو باز کردم دیگه هیچی بیرون نبود. یه آخر هفته رفتم تهران وقتی برگشتم گفتن نگهدارنده آهنی اونقدر زنگ زد که بالاخره شیشه باز شد و تبدیل به میلیونها هیچی شد. گفتیم بیان عوضش کنن کل پنجره رو پوشوندن که حموم ویو نمیخواد.
امسال پنجره حموم سمت شهر باز میشه. نه صدایی داره نه هوایی، مثل اینکه داری به یه نقاشی با تم غالب طوسی نگاه میکنی با بویی همون رنگ.
فکر نکنم برگشته باشم انگار خودم پیچ قبلی زده به چاک، از خاطراتم کپی‌ای بی‌کیفیت گرفته انداخته تو یه کلون و فرستاده راهی که تا اینجا اومده رو تموم کنم.

۰۷ مهر ۰۲ ، ۲۰:۲۵ ۰ نظر