دست مشت کرده دور افسار گله‌ی سگ‌بچه‌های گرخیده. دست باز شده و سگی گریخته. سگ کلاغ شده و ارتفاع گرفته‌. پی کلاغ حجیم درِ چوبی را به کوچه هل میدهی. رد خون بالای جنازه زغالی‌‌اش را با چشم دنبال میکنی. سفیدی چشم خرس چشمت را میزند. دست مشت شده بیدارت میکند.