عین خر تو گل گیر کردم ینی اگه فقط یه ربع بیشتر سر عمومیا وقت داشتم الان این وضعم نبود! دفعه قبل اصلا به این سختی نبود تنها کاری که باید میکردم این استان نزدن بود ولی الان نه دیگه حوصله شهر کوچیک رو دارم نه رشته ای که به هیچ جام نیست و نمیخوام 4سال دیگه رو miserable بگذرونم. انگار توانایی تصمیم گیری رو از دست دادم! این چند روز هم از بس از دوستام راجع چیزایی که به یه ورشونم نیست نظر خواستم خودم شرمندم.
خب ببین سمنان و ایلام که هیچی الکی سرشون فکر نزار ولی کرمان و همدان انگار بد نیستن، هستن؟ حالا اینا هیچی هنر تبریز رو میخوای چیکار کنی؟! با اونکه انگار تکرار دوباره ی دبیرستان رو خواهی داشت! میچربه شهر به یه دانشگاه بدسابقه؟!  فکر کن اگه حتی یه درصد اون شمالیارو قبول نشی یکی از اینا میشن تقدیرت!
چه کنم چیکار کنم؟
حالا انگار میگن کرمان بیخوده بجاش یادم اومد ارومیه و اردبیلم هست. ارومیه رو میزنم ولی اردبیل رو مطمئن نیستم.
شت نه تنها هیچکدوم از هنرا خوابگاه ندارن بلکه این شمالیا هم ندارن!! جوری یه مشت راهزن دور هم جمع شدن که باید ته *آموزش و پرورش* یه* ِ راهزن شدن* رو هم اضافه کنن. اون همه امید به دریا دار شدن هم بر باد رفت. فقط رشت داره که محدوده و میترسم بزنمش و قبول شم و تهش بگن بهت خوابگاه نرسید و من بمونم و هیچی.
اگه شهرسازی رو هم بزنم امکان اصفهان و یزدش زیاده ولی از خودم مطمئن نیستم بعدش بتونم تحمل کنم و هی هر معماری‌ای رو دیدم آه نکشم و نگم خوش به حالشون. آره بچگانس ولی حالا نه که ما خیلی بزرگیم.
و بله دارم میبینم ارومیه هم خوابگاه نداره! هیچی نمیمونه دیگه که! یه بابل میمونه از اون شمالیا، یه زنجان اون وسط و همین :|

..
امروز پنجشنبست و دیگه ثبت میکنم انتخابامو. دیروز خودمو قانع کرده بودم اوناییکه خوابگاه دولتی ندارن هم بزنم ولی شبش رای خودمو برگردوندم که پولم کجا بود حالا به فرض اینکه اون حساب هم آزاد شد چه تضمینی وجود داره بتونم روش حساب کنم یا اگه از اون بردارم پس پول بقیه وسا
یلو از کجا بیارم که نتنها پشتیبان ندارم خودمم نتونستم یه کار درست حسابی پیدا کنم که ازونور هم تا جا داشت به پست لاشخور جماعت خوردم و تو چه خراب شده ای که زندگی نمیکنیم و بالاخره چشامو باز کردم و یادم اومد همه جا همینه مهم نیست از کجا سردرمیاری مهم اینه حواست باشه از چاله تو چاه نیفتی و همینجور چاله چاله ردش کنم جلو.