سایه وارونه

سایه وارونه

The Big Bang Theory

The Big Bang Theory

 جریان زندگی یه گروه نِرد باضریب هوشی بالا (اوکی، دانشمند!) و پنی.

فعلا که سیت کام موردعلاقه منه.

دانلود سریال:

والا منکه از مائده، اون از عارف، اون از حسینشون گرفت ولی تو میتونی از تورنت دان کنی یا از 30nama اشتراک بخری.

تجربه شخصی:

 اولین بار فکر میکنم سال اول دانشگاه یعنی حدودا چهارسال پیش اسم این سریال رو شنیدم و تا به اینجا دارم دور چهارم رو میبینم.

گاهی دیگه رفتارهای شلدون واسم تکراری میشه و چرت و پرتاشو میزنم جلو ولی هنوز واسم کاراکتر برتره. بعدش راجه، هاوارد، ایمی، پنی، برنادت و در آخر لئونارد.

از رابطه پنی و لئونارد اصلا خوشم نمیاد و دقیقا چیزیه که هیچوقت نخواستم. همیشه بحث و دعوا، همیشه اختلاف نظر و پر از تنش و همه ی اینا در کنار این حجم اندکی از رمنس واقعا شکنجس، حداقل واسه من.

موضوع دیگه اینکه شلدون رو نِردترین حساب میکنن و سر هر چیزی مسخرش میکنن واقعا رو مخه چون بیشتر حرفاش واقعا درسته فقط چون اکثریت جمع که پرمدعاترین‌ها هستن اونو نمیپذیرن پس محکوم به تمسخره.

زمان دانشگاه کسی رو میشناختم که دقیقا خودش رو علامه‌دهر حساب میکرد و بقیه براش اُسکلانی بودن که فقط سرگرمش کنن و با اینکه معمولا یه چنین شخصی توی هر جمعی ممکنه باشه ولی چون فرد نزدیکی بهم بود این طرز رفتارش واقعا برام آزاردهنده بود با اینکه با من چنین رفتاری نداشت ولی تحمل دیدن اینکه بقیه در نظرش اینطورن از خودم بدم میومد که اونو دوستم خطاب کنم و الان واقعا خوشحالم که رابطمون به انتها رسید.

Leonard Hofstadter & Penny

Sheldon Cooper & Amy Farrah Fowler

Howard Wolowitz & Bernadette Rostenkowski

Stuart Bloom & Abby

Sheldon & Leonard

Sheldon & Amy

Sheldon & Leonard

Sheldon & Leonard

Sheldon & Amy

Sheldon & Amy

راجش

the big bang theory

۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۰۷ ۰ نظر

Doctor Who

Doctor Who

ابتدا کمی نقد دارم؛

چهار ماه از آخرین قسمتی که از این سریال دیدم میگذره ولی هنوزم جاش درد میکنه. هیچوقت نتونستم دو فصل آخر رو ببینم. هر بار که دکتر regeneration میکرد یه نیم سیزن طول میکشید تا با دکتر جدید کنار بیام و ازش متنفر نباشم چرا فکر کردن که اگه بعد اون نوع کنار اومدنا بیان یه دختربچه که عملا هیچ استعدادی توی این نقش نداره بزارن جای دکتری به قدرتمندی قبلی مخاطب هم در همین راستا شعور خودشو له میکنه و ادامه میده به دیدن؟!

درطول دوران فیلم دیدنهام به یاد ندارم حتی یبار سریالی که عاشقشم رو اینطوری کنار بزارم.

ولی با این حال چیزی که ناراحتم میکنه این نیست که ادامه ندادم چون چیزی رو از دست ندادم، بیشتر اینه که خیلی دردناک دکتر 12ام رو کشتن و غمم از این بابه که دکتر واسم مُرد. بد هم مُرد.

که البته میشه گفت این غم فقط از مرگ دکتر 12ام نمیاد. بیشتر مرگ 11ام توی ذهنم پررنگه و هنوز داغدار اونم.

یه سکانسی هست دکتر 11ام مُرده و 12امی بعد از اولین ماجرایی که پشت سر گذاشته استایلش رو انتخاب کرده و میاد جلوی کلارا یه چرخ میزنه میپرسه چطورم. بهتون اطمینان میدم صدای ترک قلبمو اون موقع شنیدم و هنوز هم جای اونه که درد میکنه.

از اینکه دیگه هیشکی جای رز رو نگرفت هم دیگه چیزی نمیگم چون سر اون ناراحت نیستم بیشتر عصبانیم.

سریال درمورد یه گونه فضایی بنام تایم لرده که ماشین زمانی داره بنام تاردیس، خودش رو Doctor مینامه و محوریت سریال حول ماجراجویی های این تایم لرد و همراهانش میچرخه.

دانلود سریال:

 اپیزودهای اصلیش راحت پیدا میشه و توی همین سایتهای ایرانیِ رایگان یا رباتهای تلگرام هست ولی ازونجایی که احتمال دستکاری کردنشون مثل سانسور زیاده یا کیفیت درست حسابی ندارن و اینکه قبل و بعد هر فصل اپیزودهای ویژه ای هست که تا دقیقا ندونی چی سرچ کنی تا پیدا شدنشون پدرت درمیاد؛ بنظرم شما هم مثل من در طول این سریال یه اشتراک یک ماهه از سایت 30nama بخرید که هم فرصت داشته باشید جا باز کنید واسه هر 12 فصلش هم کلی نگردید دنبال چیزی که مدنظرتونه. درسته فیلتره ولی کارت رو با یه vpn و سرعت نت خوب راه میندازه.

البته همیشه تورنت هم هست ولی کی حوصله داره با سرعت لاک پشتی اون راه بیاد.

تجربه شخصی:

اسم این سریال رو تو سریال The Big Bang Theory هی میشنیدم و میدونستم چیزی که اون گروه اینقدر راجع بهش اشتیاق دارن غیرممکنه ازش خوشم نیاد. شبی که شروعش کردم رو کاملا یادمه. شامم رو آورده بودم و از بین چند تا سریالی که تازه دانلود کرده بودم اینو انتخاب کردم تا همراه با شام ببینمش. احمقانه، ابتدایی، کودکانه و واقعا دور از تصورم بود ولی نمیدونم چرا ازش بدم نیومد و رفتم اپیزود بعدی. اپیزود بعدی هم دست کمی از اولی نداشت ولی هیچ ایده ای ندارم با این حجم از ابتدایی بودن چرا بشدت میخواستم ادامه بدم و فازش کاملا منو گرفت و اینجوری بود که با هر چی بیشتر دیدن بیشتر و عمیقتر توی داستان فرو رفتم و دیگه هنوز نتونستم ازش دربیام.

استوری لاینش هیچوقت چیزی کم نداشت واسه همین به خودم اجازه نمیدادم حتی ذره ای دست تو داستان ببرم و تا آخرین اپیزودی که از این سریال دیدم به اصطلاح خبری از آپلود تو سریال نبود و خودش به تنهایی واسم کافی بود. البته گاهی بعد هر اپیزود خیلی ریز دوری تو چیزی که گذشت میزدم ولی دست به چیزی نمیزدم و فقط حس ها رو جمع میکردم، جذب میکردم و میزدم به چاک.

وقتی دکتر12ام مُرد فکر میکردم اشکالی نداره تحمل کن مثل قبل با دکتر جدید کنار میای و میپذیریش ولی این مثل قبلیا نبود و حس میکردم سریال دیگه ای دارم میبینم و یهو به خودم اومدم دیدم این دیگه دکتر نیست. دکتر مُرده. اپیزود یک فصل 11 رو کامل دیدم و حتی سعی هم کردم که ادامه بدم و دو تا اپیزود دیگه هم دیدم ولی واقعا عذاب مطلق بودن مثل وقتی که بچه بودی سرت گرم بازیت بود و یهو به خودت میای میبینی فرسنگها از جایی که باید باشی دوری و هیچی رو نمیشناسی و بدون اینکه حواست باشه گم شدی.

اینجوری بود که دیگه پذیرفتم دوره ی doctor who با اون همه خاطرات خوبش تموم شده و دو فصل آخر رو حذف کردم. از اون به بعد بود که دیگه شروع کردم خودمو توی خاطراتی که ازش داشتم آپلود کردم بعنوان یه خط داستانی کاملا جدا شده و آسیبی به اصل داستان نزدم.

تاردیس رو یجایی بین بی انتها نگه داشته بود، ایمی و روری رو واسه استراحتی چند روزه به خونه برگردونده بود، تکیه به درِ چارتاق باز فصل 9 کتابی رو میخوند. تاردیس شروع به آژیر کشیدن کرد؛ مسیج داری. از این مسیجها گاهی از سرتاسر کهکشان داشت و میتونست منبعش هرچیزی باشه چه spaceship چه موبایل یا هر وسیله ی ارتباطی دیگه مثل ذهن ولی کمتر کسی شماره ی تاردیس رو داشت و تعدادشون 5تا هم نمیشد و منبع پیام هم ناشناس بود مخصوصا با اون متن وسوسه انگیز پیام دکتر کنجکاو شده بود. متن پیام این بود: I'm bored. اوکی یه سر زدن که چیزی ازم کم نمیکنه. مختصات تاردیس رو روی فرستنده ی پیام تنظیم کرد و برو که رفتیم.

چند ثانیه بعد رسیده بود. در رو باز کرد. توی یه خونه بود با چراغای خاموش فقط کورسوی نوری از زیر در اتاقی اون سر زده بود بیرون، بیشتر شبیه اداره بود، خیلی کم روح، کاملا موکت شده و فرش قرمز گلداری پهن شده با یه میز سیاه بزرگ کنارش و صندلی بلند کاری ای پشتش. روی دیوارها چیزی نبود فقط ساعت بزرگی اون گوشه بیصدا کارشو میکرد و مبلمان کاورپیچی شده که اونجارو شبیه یه انباری میکرد. صدای باز شدن در اتاق و پاشیده شدن نور به بیرون و دختری با موهای کوتاه ولی بسته شده بیرون اومد. چند ثانیه طول کشید دکتر رو ببینه ولی وقتی دید آروم به سمتش چرخید. دکتر کمی هول شده بود، انتظار جیغ و داد و بیداد داشت. بعد کمی اِم و اوم،

-hello

+hello, can i help you?

-i... where am i?

+it depends. Where do you wanna be?

-Earth, perhaps

+ok! you're in it!

-is it normal?!!

+NO:))))

اوکی نمیتونم. اصلا شبیه چیزی که مدنظرمه نیست و دارم با تلاش واسه مکتوب کردن خرابش میکنم.

Doctor Who

گاهی برمیگردم ادیتهای خوبی که تو یوتیوب از سکانسهای مختلف سریال ساختن رو نگاه میکنم و واقعا اذیتم میکنن. به اون زنه که اصلا نمیتونم نگاه کنم و به چشم یه غریبه میبینمش وسط اون حرف های تا ته قلب خنجرزن. از بیلی هم که بدم میومد هر حرفی میزنه فقط میخوام بگم shut up. خلاصه که تاثیر سریال عمیقتر از چیزی بود که فکر میکردم.

Doctor: No one else will ever have to live like this. No one else will have to feel this pain. Not on my watch!

۰۸ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۰ ۰ نظر

Dark Shadows

دانلود فیلم Dark Shadows 2012 با کیفیت 1080p - 720p BluRay

ژانر: کمدی|فانتزی|ترسناک

زبان:انگلیسی

کیفیت: 1080p - 720p BluRay

فرمت: MKV

محصول: امریکا

حجم: 1855 - 800 مگابایت

ستارگان: Johnny Depp , Michella Pfeiffer , Eva Graan

کارگردان: Tim Burton

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

 

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

 

۳۱ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۴۷ ۰ نظر

The Vampire Diaries

The Vampire Diaries

دانلود سریال The Vampire Diaries

۸ فصلِ کامل

 

ژانر : درام | فانتزی | ترسناک | عاشقانه

امتیاز: ۷٫۹ از ۱۰ – میانگین رای ۲۰۰,۴۰۳ نفر

حجم هر قسمت: ۱۵۰ مگابایت

تاریخ انتشار : ۲۰۱۵

فرمت: MKV

زبان: انگلیسی

محصول: آمریکا

کیفیت: 720p

کانال پخش کننده : The CW

خلاصه داستان : دو برادر خون آشام به نام های «استفن» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفن پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفن عاشق یک دختر دبیرستانی بنام «الینا» میشود…

 

**

فصل ۱


فصل ۲


فصل ۳


فصل ۴


فصل ۵


فصل ۶


فصل ۷


فصل ۸

عذرمیخوام لینک ها غیرقابل اعتماد شده بودن مجبور بودم حذفشون کنم.
Hint: توی تلگرام اسمش رو به فارسی یا انگلیسی سرچ کن معمولا سریع تر جایی رو پیدا میکنی که کامل گذاشته باشتش.

۲۹ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۱ ۰ نظر

آهنگ ایتالیایی L'italiano از Toto Cutugno

 آL'italiano - Toto Cutugno
 

دانلود موزیک ویدئو آهنگ L'italiano از Toto Cutugno

●متن و ترجمه آهنگ:

"ایتالیایی"

Lasciatemi cantare
con la chitarra in mano
lasciatemi cantare
sono un italiano

بگذار تا بخوانم

با گیتاری در دست

بگذار تا بخوانم

من یک ایتالیایی هستم

Buongiorno Italia gli spaghetti al dente
e un partigiano come Presidente
con l'autoradio sempre nella mano destra
e un canarino sopra la finestra

روز بخیر ایتالیا با اسپاگتی های تردت

و پارتیزانی مثل رئیس جمهور

با رادیوی اتومبیلی همیشه در دست راست

و قناری کوچکی بالای پنجره

Buongiorno Italia con i tuoi artisti
con troppa America sui manifesti
con le canzoni con amore, con il cuore
con piu' donne sempre meno suore

روز بخیر ایتالیا با هنرمندانت

(همراه) با آمریکایهای زیادی روی پوسترها

با ترانه هایی درباره عشق و قلب

با زنانی همیشه بیشتر از راهبه ها

Buongiorno Italia
buongiorno Maria
con gli occhi pieni di malinconia
buongiorno Dio
lo sai che ci sono anch'io

روز بخیر ایتالیا

روز بخیر ماریا (مریم مقدس)

با چشمانی پر از غم

روز بخیر خدا

میدانی من نیز اینجا هستم

Lasciatemi cantare
con la chitarra in mano
lasciatemi cantare
una canzone piano piano
Lasciatemi cantare
perche' ne sono fiero
sono un italiano
un italiano vero

بگذار تا بخوانم

با گیتاری در دست

بگذار تا بخوانم

ترانه ای را آهسته آهسته

بگذار تا بخوانم

زیرا افتخار میکنم (که)

یک ایتالیایی هستم

یک ایتالیایی واقعی

Buongiorno Italia che non si spaventa
e con la crema da barba alla menta
con un vestito gessato sul blu
e la moviola la domenica in TV
Buongiorno Italia col caffe' ristretto
le calze nuove nel primo cassetto
con la bandiera in tintoria
e una 600 giu' di carrozzeria

روز بخیر ایتالیایی که نمیترسد

و با خمیر ریشی به طعم نعناع

با لباس آبی راه راه

و موویولای یکشنبه در تلوزیون

روز بخیر ایتالیا با قهوه ریسترتو (نوعی قهوه کوچک اما قوی)

جورابهای جدید در اولین کشو

با پرچمهایی در خشک شوئیها

و یک (فیات) 600 شکسته

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۲۵ ۳ نظر

Sound Of Silence

دانلود آهنگ Sound Of Silence از Simon & Garfunkel

از این آهنگ کاورهای متعددی شده و ورژن اصلیش از سایمون و گارفونکل از سال ۱۹۶۴ که مسلما زیباترینشونه و ژانر منحصر به فرد و حرفای خودش رو برای گفتن داره البته که کاور گروه Disturbed روی این آهنگ که در سبک راک و متال است به نوعی معنای تازه ای به کلمات و فضای ترانه میبخشه ولی وقتی در طول زمان به اجراهایی که Simon & Garfunkel از این آهنگ داشتن نگاه میکنی گذر زمان طوری به چشم میاد که دیگه مهم نیست تک تک کلمات این شعر در پاسخ به چه موضوعی به قلم اومدن بلکه ثابت و همیشگی بودن اون پاسخ و ریکشنه که توی زمان شناوره و به ما که الان بعد از اون همه سال برای بار اول چنین چیزی رو میشنویم قابلیت لمسش رو میده.

ولی بازم کاش تاردیسی بود که مایی که ته دنیا زندگی میکنیم از کنسرت سایمون ها بی بهره نمی موندیم.

دانلود موزیک ویدئو آهنگ Sound of Silence  از Simon & Garfunkel

 ترجمه آهنگ:

Hello darkness, my old friend

I’ve come to talk with you again

سلام تاریکی، دوست قدیمی من

دوباره آمده ام تا با تو حرف بزنم

Because a vision softly creeping

Left its seeds while I was sleeping

And the vision that was planted in my brain

Still remains

Within the sound of silence

چون یک خیال آرام خزید

و وقتی خواب بودم دانه هایش را گذاشت

و خیالی که در ذهنم کاشته شد

و خیالی که در ذهنم کاشته شد

همچنان باقی است

در صدای سکوت

( خوابی دیده و این خواب آنقدر جلوی چشمش است که آن را به دانه ای تشبیه می کند که وقتی خواب بوده در سرش کاشته اند )

dreams I walked alone

Narrow streets of cobblestone

‘Neath the halo of a street lamp

I turned my collar to the cold and damp

When my eyes were stabbed by

The flash of a neon light

That split the night

And touched the sound of silence

در رویا بی آرام تنها قدم می زدم

خیابان های باریکی از سنگ فرش

زیر حلقه نور چراغ خیابان

به خاطر سرما و رطوبت یقه ام را بالا زدم

چشمانم به خاطر درخشش نور نئون

که شب را نصف می کرد

و صدای سکوت را لمس می کرد اذیت شد

( خوابی که دیده را تعریف می کند و ما را در جریان فضایی که در آن قرار گرفته می گذارد. در خیابانی باریک و سنگ فرش شده تنها قدم می زده، فضا سرد و مرطوب بوده درست مانند احساس خودش و سپس نوری درخشان و نئونی چشمانش را میزند نوری که شب را دو قسمت می کند و تاثیرش آنقدر بالا است که صدای سکوتی که در آن است را لمس می کند. )

And in the naked light I saw

Ten thousand people, maybe more

People talking without speaking

People hearing without listening

و در نور برهنه من دیدم

ده هزار انسان، یا شاید هم بیشتر

مردم حرف می زدند بدون اینکه صحبت کنند

مردم می شنیدند بدون اینکه گوش دهند

( نادیده گرفتن همدیگر در این قسمت به زیبایی به تصویر کشیده شده. سکوت به معنای فرمان برداری است. نشان می دهد که چگونه مردم بی فکرانه به دنبال قوانینی که برایشان گذاشته شده می روند بدون اینکه بدانند مقاصد و پیش زمینه این قوانین چیست. نئون، حرف زدن بدون صحبت کردن و شنیدن بدون گوش دادن ذهن را به طرف تکنولوژی می برد، تکنولوژی که روز به روز افراد را تنها و تنها تر می کند. تا به حال دقت کرده اید وقتی به یک دوست پیام می دهید و با او چت می کنید دقیقا مانند دو خط آخر این قسمت هستید؟ )

People writing songs that voices never share

And no one dared

Disturb the sound of silence

مردم آهنگ هایی می نویسند که هرگز به اشتراک گذاشته نمی شوند

و هیچکس جرات ندارد

مزاحم صدای سکوت شود

( مردم چیزهایی می سازند و خلق می کنند بدون اینکه علاقه ای برای به اشتراک گذاشتنشان داشته باشند. برای مثال شخصی آهنگی می نویسد اما چون نمی خواهد از لاک خودش دربیاید آن را به کسی نشان نمی دهد. )

“Fools”, said I, “You do not know

Silence like a cancer grows

Hear my words that I might teach you

Take my arms that I might reach you”

But my words, like silent raindrops fell

And echoed

In the wells of silence

” احمق ها ” من گفتم ، شما نمی دانید

سکوت مانند سرطان رشد می کند

سخنانم را بشنوید که بتوانم به شما بیاموزم

دستانم را بگیرید که بتوانم به شما برسم

اما سخنانم ، مانند قطرات باران سکوت می افتند

و در چاه های سکوت

تکرار می شوند

( در این خواب سعی می کند به مردم هشدار بدهد، اما هشدارهایش در پرتگاه بی توجهی بلعیده می شود چون کسی گوش و میل به شنیدنش را ندارد. سکوت مانند سرطان رشدی غیر عادی و نا سالم دارد. این بی توجهی و عدم علاقه دیگران به ایجاد ارتباط مانند سلول های سرطانی در حال رشد هستند. )

And the people bowed and prayed

To the neon god they made

و مردم خم می شوند و دعا می کنند

به خدایان نئونی که خودشان ساخته اند

( مردم اسیر تکنولوژی هستند که خودشان تولیدش کرده اند و طوری به آن وابسته اند که گویا می پرستندش و جلوی آن به زانو در می آیند. )

And the sign flashed out its warning

In the words that it was forming

و نشانه هشدارش را می تاباند

در کلماتی که تشکیل می شوند ( کلماتی که روی تابلو روشن و خاموش می شوند )

( علامت های نئونی که نورشان روشن و خاموش می شود طوری طراحی شده اند که توجه ها را به سمت خود جلب کنند. اما حتی این نشانه ها هم نادیده گرفته می شوند. )

And the sign said:

“The words of the prophets are

Written on the subway walls

And tenement halls

And whispered in the sound of silence.”

و نشانه می گفت:

سخنان پیامبران

روی دیوارهای مترو ها

و راهرو های آپارتمان ها نوشته می شود

و در صدای سکوت زمزمه می شود

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۲ ۰ نظر

کتاب بوف کور اثر صادق هدایت

برشی از متن:

من احمقم!
من به معنی لغاتی که ادا میکردم متوجه نبودم، فقط از ارتعاش صدای خودم لذت در هوا تفریح میکردم.
 

کتاب بوف کور بصورت PDF

نویسنده:صادق هدایت            تعداد صفحات:95          حجم فایل: 644 KB
دریافت

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۰۵ ۰ نظر

آهنگ If You Go Away از Frank Sinatra ، متن آهنگ به همراه ترجمه فارسی

❄دانلود آهنگ If you go away از frank sinatra با کیفیت 320

متن و ترجمه آهنگ:

If You Go Away

اگر مرا ترک کنی

If you go away on this summer day

در این روز تابستانی اگر مرا ترک کنی

Then you might as well take the sun away

آنگاه آفتاب هم با خود خواهی برد

All the birds that flew in the summer sky

و تمام پرندگانی را که در این آسمان صاف و آبی پرواز میکنند

When our love was new and our hearts were high

زمانی که عشقمان تازه بود و قلبمان روشن

When the day was young and the night was long

زمانی که روزها پر از جوانی بود و شبها طولانی

And the moon stood still for the night bird's song

و ماه به آواز پرنده ی شب گوش فرا میداد

If you go away if you go away if you go away

اگر بروی، اگر بروی، اگر بروی

 

But if you stay I'll make you a day

اما اگر با من بمانی روزی برایت خواهم ساخت

Like no day has been or will be again

که همانندش هرگز نبوده و نخواهد بود

We'll sail the sun we'll ride on the rain

ما تا خورشید سفر خواهیم کرد و سوار بر باران خواهیم شد

We'll talk to the trees and worship the wind

ما با درختان هم سخن خواهیم شد و باد را تحسین خواهیم کرد

Then if you go I'll understand

آنگاه اگر باز هم بخواهی بروی، درک خواهم کرد

Leave me just enough love to fill up my hand

فقط برای من کمی از عشق خود باقی گذار تا در دست خود حفظ کنم

If you go away if you go away if you go away

اگر بروی، اگر بروی، اگر بروی

 

If you go as I know you will you must tell the world to stop turning

اگر بروی، که میدانم حتما این کار را خواهی کرد، به زمین بگو دیگر نچرخد

Till you return again if you ever do for what good is love without loving you

 تا زمانی که باز برگردی، البته اگر زمانی این کار را خواهی کرد. زیرا عشق چه معنا دارد اگر برای تو نباشد

Can I tell you now as you turn to go I'll be dying slowly till the next hello

و حالا همچنان که به من پشت میکنی و میروی، بگذار به تو بگویم که تا سلامی دیگر، به آهستگی خواهم مرد

If you go away if you go away if you go away

اگر بروی، اگر بروی، اگر بروی

 

But if you stay I'll make you a night

اما اگر بمانی، شبی برایت خواهم ساخت

Like no night has been or will be again

که مشابه آن هرگز نبوده و نخواهد بود

I'll sail on your smile I'll ride on your touch

تا لبخند تو خواهم راند و با لمس تو خواهم تاخت

 I'll talk to your eyes that I love so much

با چشمانت خواهم گفت که چقدر به تو مهر میورزم

 

But if you go go I won't cry

اما اگر می خواهی بروی، برو. من نخواهم گریست

Though the good is gone from the word goodbye

به هر حال خوبی کلمه ی خداحافظ از بین رفته ست

If you go away if you go away if you go away

اگر بروی، اگر بروی، اگر بروی

 

If you go away as I know you must

اگر بروی، و میدانم که باید این کار را بکنی

There'll be nothing left in the world to trust

آنگاه چیزی در دنیا برای اعتماد باقی نخواهد ماند

Just an empty room full of empty space

فقط اتاقی خالی، پر از فضای تهی

Like the empty look I see on your face

همانند همان نگاه خالی بر چهره ات

 

I'd have been the shadow of your dawn

من سایه ی غروبت میشدم

If I thought it might have kept me by your side

اگر میدانستم این کار مرا نزد تو نگاه خواهد داشت

If you go away if you go away if you go away

اگر بروی، اگر بروی، اگر بروی

Please don't go away

لطفا نرو

۲۵ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۹ ۰ نظر