از وقتی تینیجر بودم شاید هم کمتر گیتار رو خیلی دوست داشتم و سالهای زیادی رو به والدینم اصرار کردم برام تهیش کنن. اوایل که دختر رو چه به ساز و کم کم بعدا برات میگیریم و درنهایت به گرونه پولش رو نداریم ختم شد که فکر کنم این پروسه یه ده سالی طول کشید ولی سالهای آخر دبیرستانم بعد اینکه آواز رو گذاشتم کنار دیگه راجع به این هم کم کم حرفی نزدم و فقط علاقش موند.

سال اول دانشگاه بود فکر کنم شایدم دوم که با مائده آشنا شدم وقتی با کلی شوق و ذوق برای اولین بار گیتارش رو دستم گرفتم همه ی اون علاقه یهو پودر شد و از هم پاشید. فکر میکنم زیادی واسه خودم بزرگش کرده بودم ولی وقتی گیتار رو دستم گرفتم فقط داشتم به این فکر میکردم که چرا حس خوبی نمیده چرا اینقدر ازش بدم میاد و تو اون لحظه ناامیدترین آدم رو زمین بودم و دیگه بهش دست هم نزدم و فقط از نواختن بقیه لذت بردم.

ویولن رو همیشه دوست داشتم ولی هیچوقت به این فکر نمیکردم یه روزی خودم برم سراغش و همیشه واسم خیلی چیز دوری بود ولی از بعد اینکه دیگه به نواختن گیتار فکر نمیکردم ناخواداگاه به نواختن چیزای دیگه فکر میکردم مثل پیانو یا ویولن ولی فقط در حد یه فرضیه چون بنظرم خیلی پرهزینه میومدن و البته میترسیدم علاقم به اینا هم مثل گیتار، فِیک باشه و فقط از دور واسم قشنگ باشن ولی به مرور خیلی داشتم جذب ویولن میشدم درحدی که هر کی این ساز رو داشت بهش بشدت حسادت میکردم چون در حد رویا میدیدم داشتن چنین چیزی رو.

تقریبا یک ماه قبل از شروع کرونا بعد اینکه چک کردم واسه شروع نیاز به هزینه ی آنچنانی ای واسه سازِ ویولن نیست جدی به این فکر افتادم حالا که قیمتش اینطوره تا بالاتر نرفته و پولش رو دارم بخرمش ولی هی دست دست میکردم که خب الان بخرم کجا تمرین کنم وقتی تو خوابگاه جای این چیزا نیست. تا اینکه کرونا شروع شد و برگشتم شهرستان و از مودش گذشتم ولی دوباره تقریبا یک ماه بعد قرنطینه دوباره مودش برگشت و شروع کردم به تحقیق واسه اینکه با این پول چی میشه خرید و وقتی تصمیمم رو گرفتم قصد داشتم از همینجا بخرم ولی وقتی توی اولین فروشگاه رفتم و اخلاق گوه و سگ طور یارو رو دیدم و اینکه با این همه ادعا گرونتر از فروشگاه های اینترنتی هم میداد دیگه گفتم بیشتر پول میدم ولی به اینچنین گوساله هایی گوه هم نمیدم. خلاصه که برگشتم خونه و درنهایت بعد کلی گشتن و مقایسه کردن تو سایت های مختلف یه تی اف 142 با قیمت دو و دویست از دیجی کالا خریدم و کاملا هم راضی بودم.

خورد به تعطیلات و یکی دو هفته طول کشید تا بیاد واسه همین دوباره مودم ازش پرید و گذاشتمش گوشه ی اتاق تا شیش هفت ماه بعد که دوباره سریال Sherlock رو میدیدم و دوباره هوس نواختن ویولنم برگشت و همون بعد از ظهرش زنگ زدم آموزشگاه آوا که راجع به استادش -آقای کوهی- تحقیق کرده بودم و واسه دوشنبه عصرها ثبت نام کردم که دو ترمش شد سیصد تومن و تا به اینجا از اینکه نگران بودم استاده از ساز زدم کنه پیش نیومده و راضیم.

امروز نگاه کردم دیدم از 99/10/20 که اولین جلسه کلاس ویولن رو رفتم سه ماه میگذره و واقعا باور نکردنیه چطورممکنه سه ماه جوری بگذره که اصلا حسش نکنی چون هیچ پیشرفتی توی این ساز نداشتم و همونیم که سه ماه پیش به زور میتونست ساز رو دستش بگیره چه برسه به نواختنش. البته منطقیه وقتی هیچ تمرینیم نمیکنم به جز یه ربع روز قبل کلاسش ولی اگه بخوام تمرین هم کنم واقعا حوصله سربره و تهش بیشتر از نیم ساعت حوصلم نمیکشه و میندازمش کنار. امیدوارم به مرور برام جذاب تر بشه. دیروز فکر میکردم چه بلایی سر اون بچه ای اومد که اونقدر یچیز براش جذاب بود که تا المپیادش بالا میرفت؟! میل به برنده شدن بود که مُرد یا چی!؟

یه خلاصه ای از شرح هر جلسه ی کلاس مینویسم:

جلسه ی اول؛ چون از قبل خودم ساز و مخلفاتش رو خریده بودم و همراهم برده بودم یه نگاهی بهش انداخت و تاییدشون کرد و رفت سراغ تئوری موسیقی. اینکه نت چیه و شامل چیا میشه و کجای خطوط حامل قرار میگیرن  و چه شکلین، انواع سکوتها و ضرب پا.

جلسه دوم؛ معرفی قطعات مختلف آرشه و ویولن و چگونگی دست گرفتن هر کدوم و اینکه روی سیم دوم سه یا چهار ضرب پا بریم و بیایم.

جلسه سوم و الی آخر؛ کتاب "ویولن را بهتر یاد بگیریم غلامرضا معصومی" رو که معرفی کرده بود همونجا از آموزشگاه گرفتم و به مرور از روش پیش میره.

در ادامه اگه قطعه ای زدم و از نظرم کمتر آزاردهنده اومد توی پست های بعدی میزارم.